سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه چیز با انفاق کاستی گیرد، جز دانش . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :12
کل بازدید :2670
تعداد کل یاداشته ها : 18
103/2/9
3:52 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
حکیمی فر[0]
نویسنده نوجوان یک دانش آموز پر انرژی مذهبی و انقلابی بهترین سرگرمی من مطالعه و نویسندگی است آدرس پیج اینستاگرام رمان: religious.novel فالو شود

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آذر 0[13]

بسم الله الرحمن الرحیم 

 



آقا جواد :باشه قبول میکنم

ولی باید قول بدی مراقب باشی لو نری.

علی:چشم آقا

اگه کاری ندارید با اجازتون مرخص بشم.

آقاجواد:برو خدا به همراهت .


علی_

خیلی نگران بودم 

از شدت نگرانی احساس میکردم

بند بند وجودم هر لحضه از هم

جدا میشه و دوباره پیوند میخوره

ولی چون آقا جواد اجازه داد به عنوان

پشتیبان حواسم به سمانه باشه

تا حدودی خیالم راحت شد.

نشسته بودم پشت میز و تا کند توی مانیتور 

غرق تو کارم بودم که دستی روی شونم نشست دومتر پریدم هوا??

یا خداااا کیه؟

امیر:منم بابا چه خبرته مگه جن دیدی؟

علی:تو یکی آدم بشو نیستی 

داشتم سکته میکردم تو از جن هم بدتری??

امیر:نترس تا تو منو سکته ندی

هیچیت نمیشه حالا بگو بینم چی شده؟

داداش کشتیات غرق شده؟بگو نترس به کسی

نمیگم.

علی:برو داداش وقت دنیا رو نگیر تو دوباره

آب نمک شدی 

میگم یه سوال دیشب حموم آب نمک گرفتی؟

انقدر بامزه ای.

امیر:هه...

مارو باش روی دیوار کی

یادگاری نوشتیم نمیخوای نگی

خوب نگو این حرفا چیه دیگه??

..ولی دور از شوخی

جدی میگم چته؟

نکنه عاشق شدی کلک؟??


 


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام سلام سلام صبح شما بخیر راستی داستانم چطوره
+ سلام امیدوارم از مطالب خوشتون بیاد